من نویدم

اینجا قلمرومه! جایی بین حقیقت و خیال ...

من نویدم

اینجا قلمرومه! جایی بین حقیقت و خیال ...

پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی

۱۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

سلام. از تعطیلات عید بدم میاد! انگار همه جا گرد مرگ پاچیدن! خیابونا خلوت، مغازه ها تعطیل، آدما خسته و تعطیل (!)، ساعتا رفته جلو و خیلی زود دیر میشه، هوا هم معلوم نیست گرمه یا سرد؛ کاپشن می پوشی گرمت می شه، نمی پوشی سردت می شه! حساسیت فصلی هم که غوز بالای غوز! بازم بگم؟!
به عبارت دیگه، کلاً تو فصل بهار حس خوبی ندارم و دوست دارم زودتر تموم شه :(

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۰۳
نوید
سلام. چند وقتیه یه فکری خیلی ذهنمو به خودش مشغول کرده؛ مدام با خودم فکر میکنم که منی که اینهمه با خودم میگم کاش زمان جنگ بودم، یا مثلاً با امام حسین (علیه السلام) تو کربلا بودم و کمکش میکردم، میتونستم کار اون رزمنده خط شکنی که شب عملیات بعد از گلوله خوردن، برای لو نرفتن بچه ها دهن خودشو پر از گل و خاک میکنه رو انجام بدم؟ یا میتونستم توی کربلا، جلوی تیر مستقیم کماندارها بایستم و نگزارم تیر به امام حسین (علیه السلام) بخوره؟ واقعاً نمیدونم :( این چیزا به حرف آسونه؛ اما توی عمل معلوم نیست بتونی یا نه! خدا ان شاءالله عاقبت همه رو ختم به خیر کنه.
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ؛ کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم ...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۲۰
نوید

حسینیه گردان تخریب

سلام. بعد حدود یکسال برگشتم دوکوهه و حسابی تجدید خاطره کردم؛ حتی با اینکه خیلی چیزا عوض شده بود و خیلی از بچه ها هم نبودن! رفتم تو ساختمون گردان حبیب گشتی زدم و از روی پشت بومش، کل منطقه رو رصد کردم. هنوز همونطور بود؛ سرسبز و خونگرم! شب هم رفتم گردان تخریب و به یاد اون 40 شبانه روزی که اونجا خادم بودم و نفی کشیده بودم و آدم نشدم، پیاده و قدم زنان رفتم و برگشتم. البته با 2 تا دوربین و یه سه پایه روی دوش ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۲۶
نوید

نخلستان

قطع کردن سر درخت نخل، توهین خیلی بزرگیه! خصوصاً از نظر مردم خونگرم و باغیرت خوزستان! بعثی ها در طول 8 سال دفاع مقدس، سر حدود 4 میلیون درخت نخل را بریدند ...
سلام. این عکس رو خودم گرفتم. لطفاً اگه جایی استفاده کردید، لینک منم فراموش نکنید! ان شاءالله بزودی عکس های سفرم رو میگذارم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۳۴
نوید

:) نوروز سال 1389، خادم یادمان فتح المبین بودم. اون روز مسئولیتم تو پارکینگ یادمان بود که یهو دیدم یه پژو 206 صندوقدار پارک کرد و یک زن و شوهر با دو تا بچه شون (یک پسر و یک دختر) از ماشین پیاده شدن. یکم که دقت کردم، دیدم پدر خانواده (راننده) سرلشگر عزیز جعفری فرمانده کل سپاهه؛ با لباس شخصی و بدون محافظ! خیلی خوحال شدم از دیدنش و رفتم جلو و باهاش سلام و احوالپرسی و روبوسی کردم و ایشونم با گرمی برخورد کرد و با خانواده رفت تو یادمان ...
:( یکی از دوستام تعریف میکرد چند سال پیش تو ایام نوروز، سرلشگر صالحی فرمانده کل ارتش اومده بود بازدید از یادمان شلمچه؛ البته با لباس نظامی و کلی خدم و هشم و محافظ مسلح! تازه یه سرباز هم با فرچه دنبالش بود که یکوقت خدایی نکرده روی پوتین های تمیز و براق ایشون خاک نشینه! و صد البته نمیشد بهشون نزدیک شد. البته سال 1385، شخصاً پرم به پر ایشون (البته ببخشید محافظای ایشون!) خورد و تنها چیزی که میتونم درباره اش بگم اینه: صرفاً یک نظامی!

صرفاً جهت مطالعه:
بازدید سردار جعفری به همراه خانواده از زیارتگاه شلمچه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۲۲
نوید