من نویدم

اینجا قلمرومه! جایی بین حقیقت و خیال ...

من نویدم

اینجا قلمرومه! جایی بین حقیقت و خیال ...

پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خانواده» ثبت شده است

:) نوروز سال 1389، خادم یادمان فتح المبین بودم. اون روز مسئولیتم تو پارکینگ یادمان بود که یهو دیدم یه پژو 206 صندوقدار پارک کرد و یک زن و شوهر با دو تا بچه شون (یک پسر و یک دختر) از ماشین پیاده شدن. یکم که دقت کردم، دیدم پدر خانواده (راننده) سرلشگر عزیز جعفری فرمانده کل سپاهه؛ با لباس شخصی و بدون محافظ! خیلی خوحال شدم از دیدنش و رفتم جلو و باهاش سلام و احوالپرسی و روبوسی کردم و ایشونم با گرمی برخورد کرد و با خانواده رفت تو یادمان ...
:( یکی از دوستام تعریف میکرد چند سال پیش تو ایام نوروز، سرلشگر صالحی فرمانده کل ارتش اومده بود بازدید از یادمان شلمچه؛ البته با لباس نظامی و کلی خدم و هشم و محافظ مسلح! تازه یه سرباز هم با فرچه دنبالش بود که یکوقت خدایی نکرده روی پوتین های تمیز و براق ایشون خاک نشینه! و صد البته نمیشد بهشون نزدیک شد. البته سال 1385، شخصاً پرم به پر ایشون (البته ببخشید محافظای ایشون!) خورد و تنها چیزی که میتونم درباره اش بگم اینه: صرفاً یک نظامی!

صرفاً جهت مطالعه:
بازدید سردار جعفری به همراه خانواده از زیارتگاه شلمچه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۲۲
نوید

سلام. امروز بالاخره دلمو زدم به دربا و به یکی از خانوم های سن و سال دار و تقریباً قابل اعتماد کلاسمون که شوهر و 2 تا بچه کوچیک داره گفتم بره برام راجع به اون دخترخانوم تحقیقات کنه تا ببینم اصلاً از نظر خانوادگی به ما میخورن یا نه! اگه تقریباً از نظر فرهنگی و اجتماعی به خانواده ما بخورن، ان شاءالله سال دیگه میریم خواستگاری و باقی قضایا. البته امیدوارم!
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۴۰
نوید